دکتر فیصل قاسم
منبع: روزنامه الشرق قطر
ایران یک کشور اسلامى و در مجاورت کشورهاى عربى قرار دارد و شمار زیادى از عرب ها در آن زندگى مى کنند، و در مقابل تعداد زیادى از اتباع ایران به عنوان شهروند در کشورهاى عربى زندگى مى کنند. خلاصه کلام این که ما به ایرانیان نزدیکیم و ایران نیز در بسیارى زمینه ها به ما نزدیک است. تا آنجا که در زمینه فرهنگى با هم اشتراکات بسیار داریم.
اما با وجود قرب جغرافیایى، در زمینه هاى سیاسى و اقتصادى و صنعتى ما بسیار از آنها عقب مانده تریم، مانند این که ما در کره دیگرى زندگى مى کنیم.
در حالى که همه رژیم هاى عرب با انجام انتخابات پارلمانى و ریاست جمهورى ساختگى به ریش مردم خود مى خندند، ایرانى ها دروازه دموکراسى را فتح کرده اند. اعضاى پارلمان ایران منتخب واقعى مردم هستند و مانند ما با فرمان وارد مجلس نمى شوند و در انتخابات ریاست جمهورى برخلاف برخى کشورهاى عرب که رقباى رئیس جمهور عوامل دست پرورده سازمان هاى اطلاعاتى و مزدبگیر هستند که با صحنه سازى به نفع رئیس کناره مى گیرند، ایرانیان بارها انتخابات حقیقى اجرا نموده و در رقابتى واقعى به مصاف هم مى روند و هیچ کس نمى تواند قبل از شمارش آرا نتیجه انتخابات را حدس بزند. همان گونه که همه از پیشى گرفتن احمدى نژاد بر کاندیداى صاحب نام رفسنجانى درانتخابات مبهوت شدند، هر آینه که زیباترین نشان رئیس جمهورى جدید ایران این است که او فرزند واقعى ملت بود، او فردى ساده پوش و ابرازکننده آرمان هاى بخش اعظم ملت ایران است و چقدر مؤثر بود آن تصویرى که از کفش احمدى نژاد که از سوى یکى از عکاسان منتشر شد. کفشى که وى قبل از ۵ سال خریدارى کرده بود و همچنان با افتخار و عزت آن را مى پوشید در حالى که بیشتر رهبران عرب میلیون ها دلار براى خود و اطرافیان شان هزینه مى کنند.
پیشرفت ایرانیان تنها در بعد سیاسى نیست، بلکه مى روند تا با ملل زنده دنیا رقابت کنند.
به یاد دارم چندى قبل که از یک نمایشگاه بین المللى در یک کشور عربى بازدید داشتم و ابتدا در غرفه هاى نمایش کالاهاى عربى رفتم و مشاهده نمودم که برخى خرماى خشک را به نمایش گذاشته و برخى دیگر روغن زیتون یا صنایع برنزى کهنه و خلاصه تولیدات عرضه شده از کشورهاى عرب جز شیرینى و مواد غذایى بى کیفیت نبود. اما زمانى که به غرفه تولیدات ایران رفتم بهت و حیرت مرا فراگرفت، زیرا خود را در برابر تجهیزات و ماشین آلات عظیم صنعتى ساخت ایران دیدم که نشان مى داد تکنولوژى و صنعت در ایران تا چه حد پیشرفت نموده است.
در غرفه ایران نشانى از پسته معروف ایرانى و یا خرماى با کیفیت آن نبود، حتى فرش دستباف ایران که از هنر بالایى برخوردار است در این نمایشگاه عرضه نشده بود. زیرا ایرانیان جز تولیدات پیشرفته خود عرضه نمى کنند و شاید مى خواستند به ما بگویند که نمى خواهیم محصولات سرزمینى ایران را عرضه نماییم بلکه ساخته عقل دانشمندان و کارشناسان خود را به نمایش مى گذاریم.
شاید عراق نیز در نظر داشت که به قدرتى اتمى تبدیل شود که در هم شکسته شد و این کشور به دوران عصر حجر بازگشت. دیگر کشورهاى عرب در جاى خود مانده اند و هیچ استفاده اى از ثروت هاى هنگفت نفتى خود جز براى ساختن کاخ ها و برج هاى بلند و یا پر کردن بازار از اتومبیل هاى آلمانى و ژاپنى نمى کنند. در حالى که جاده هاى ایران مملو از اتومبیل هاى ملى ساخت خود آنها است که در خیابان ها و پل هاى عظیم و مدرن ایرانى که جز در ژاپن نمى توان نمونه آن را مشاهده نمود در حرکتند و همه آنها به دست ایرانیان طراحى و اجرا شده است.
ایرانى ها به ساخت تجهیزات ماشین آلات اکتفا نکرده بلکه قدرت و توان اتمى خود را نیز پیشرفته کرده اند تا آنجا که سراسر جهان در برابر این دستاورد به حال آماده باش درآمده است. زیرا برخورد عزت مندانه ایران همانند یک ابر قدرت است.
اکنون آیا سزاوار است که ما ملت ناامید عرب که با فشردن دست هاى خود به هم، از اقتدار ملى و عزت مدارى ایران به وجد آمده نکوهش کنیم؟ حتماً این حق را نداریم. زیرا در شرایطى که رژیم هاى حاکم بر جهان عرب به سوى سازش با اسرائیل روى آورده و دستورات کاندولیزا رایس را حتى در کنفرانس سران خود مو به مو اجرا مى کنند، یک انسان عرب وادار مى شود تا در برابر بزرگ منشى و مردانگى و ایستادگى ایرانیان سر تعظیم فرود آورد. اما مضحک و خنده دارتر آن، توقع حکام عرب از ایران است که برخى از آنها خود به سر فرود آوردن و گدایى سیاسى، اقتصادى و صنعتى در برابر غرب اکتفا ننموده بلکه از ایران نیز مى خواهند تا مانند آنها در برابر دشمن سر فرود آورد. یعنى این که نه به خود رحم مى کنند و نه به رحمت خدا براى دیگران راضى هستند و به جاى این که از ایران پیروى کنند، آنان را به مسیر سازش به بهانه واهى عقلانیت فرا مى خوانند که این خود یک خدعه و فریب آشکار است. چگونه مى توانیم میلیون ها انسان عرب را که هوادار روحیه پایدارى ایران شده اند سرزنش نماییم، مگر نه این که آنها مى بینند که تهران پیروزى را در پشت پیروزى بر ضد نیروهاى سلطه و استکبار جهانى رقم مى زند.
و در زمانى که ناوگان هاى آمریکایى و غربى آب هاى سرزمینى عرب را درمى نوردند و در میان سکوت مطلق آنها به هر جا که بخواهند وارد مى شوند، تنها ایران است که ۱۵ نظامى نیروى دریایى انگلیس را تنها بخاطر ورود در چند متر از آب هاى سرزمینى خود دستگیر نموده و از تهدیدهاى انگلیس و آمریکا نمى هراسد و همان گونه که روبرت فیسک روزنامه نگار بزرگ انگلیسى مى نویسد: ایران، انگلستان و تونى بلر و ارتش انگلیس را به ذلت مى کشاند و افزون بر آن دانشجویان ایرانى، سفارت انگلیس در تهران را در محکومیت تجاوز آن کشور سنگباران مى کنند و دلیل بالاتر بر این عزت و اقتدار ملى، اقدام رئیس جمهورى احمدى نژاد در اهداى مدال شجاعت به فرمانده نیروى دستگیرکننده تفنگداران انگلیس است.
و سرانجام تهران حاضر به آزادى دریاداران انگلیسى نمى شود مگر با دریافت عذرخواهى کتبى شخص تونى بلر و تعهد او در نزدیک نشدن به آب هاى ایران در آینده و مگر ایران نیست که بارها سفراى غربى را براى هر گونه تعدى ساده به عزت ملى ایرانیان تهدید به اخراج نموده. در حالى که سران عرب جرأت احضار سفراى غرب را حتى براى مشورت ندارند، زیرا برخى از این سفرا نقش تصمیم گیر و نمایندگى استعمارگر را ایفا مى کنند.
چگونه انتظار داریم که ملت هاى عرب، موضع سازشکارانه حکومت هاى خود را با پایدارى ایرانیان قابل قیاس بدانند. در حالى که مشاهده مى کنند ایرانیان اراده و اقتدار خود را در حفظ آب و خاک خویش به نمایش گذاشته ولى در مقابل، کشورهاى عرب سخاوتمندانه سرزمین خود را دودستى به طمعکاران تقدیم مى کنند و حتى به این اکتفا نکرده و هرگونه مقاومت در برابر استعمارگران را خود سرکوب مى نمایند. ما به جاى دشمنى با ایران و انتقاد ازآن بخاطر ورود در باشگاه اتمى و توانایى آن در ساخت موشک هاى قاره پیما، بهتر است از آنها پیروى کنیم. نه این که میلیاردها از اموال مردم را براى قراردادهاى سنگین اسلحه با غرب که پس از چندى به آهن قراضه تبدیل مى شود صرف نماییم.
امیدوارم برخى دستیابى ایران به قدرت را در حجم جغرافیایى و فزونى جمعیت آن توجیه نکنند، یا درآمد نفت آن را دلیل پیشرفت این کشور نشمارند. زیرا ما نیز در جهان عرب کشورهایى داریم که از نظر حجم و موقعیت کمتر از ایران نیستند. اما براى نان مردم خود دست گدایى به سوى بیگانگان دراز کرده و هرگونه اهانتى را پذیرا مى شوند. افزون بر آن، ثروت نفتى عرب نیز که مى توانست سلاح برنده اى در برابر اهانت گران و تجاوزکاران باشد به بلایى تبدیل شده که به بهانه آن مورد دستبرد بیگانگان قرار بگیریم. آرى، تفاوت میان ما و آنها در این است که ایرانیان صاحب اراده و اقتدارند و ما چنین توانى در خود نمى بینیم.
پیامبر اسلام(ص) مى فرماید: جویاى علم شوید حتى اگر در چین باشد. و ما اگر بهانه داریم که چین دور است و دشوارى سفر امکان اندوختن علم در آن وادى را به ما نمى دهد، باید بگوییم که ایران نزدیک است، بلکه در میان ما است و امکان آموختن از ایران آسان تر از چین است. پس چرا نمى خواهیم از ایران بیاموزیم؟
منتظر نظرات گرم شما هموطنان عزیز هستم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بسم الله الرحمن و الرحیم
سرکار خانم آنگلا مرکل صدر اعظم محترم جمهوری فدرال آلمان
سلام های گرم مرا پذیرا باشید ؛
شاید اگر آلمان منشاء تحولات بزرگ در علم ، فلسفه ، ادبیات ، هنر و سیاست نبود. و اگر نمی توانست نقش مهم تری در تاثیر گذاری مثبت در تعاملات بین المللی و گسترش صلح داشته باشد .
همچنین ؛
اگر تداوم یک اراده قوی در بعضی قدرتهای جهانی و گروههای خاص که همواره کشور بزرگ آلمــان را شکست خورده و بدهکار جنگ جهـانی دوم معرفی می نمایند و باج خواهی می کنند نبود.
و اگر نبود حضور جنابعالی به عنوان سیاستمداری دنیا دیده و با تجربه های تلخ و شیرین در دو جامعه با حکومتها و آداب و روشهای مختلف در راس دستگاه اجرایی کشورتان و در عین حال برخوردار از امتیازاتی که فقط مربوط به زنان است ، نظیر بهره مندی از عواطف انسانی قویتر و جلوه هایی از رحمت و عطوفت خداوند بزرگ بویژه در جایگاه مادری و خدمت به مردم و مسئولیت مشترک همه خداپرستان در حفظ حرمت و کرامت انسانها و جلوگیری از تضییع حقوق و تحقیر آنان با این اعتقاد که همه بندگان خداوند متعال هستیم و خداوند به همه ما کرامت عطا فرموده است و کسی بر کس دیگر برتری ندارد و به هیچ بهانه ای نمی توان جامعه ای را از حقوق خود محروم کرد و از پیشرفت و کمال بازداشت یا او را محدود و تحقیر کرد .
و بالاخره اگر نبود مظلومیت های هر چند متفاوت ملتهای ما ، و همچنین مسئولیت مشترک ما در گسترش عدالت به عنـوان اصلی ترین پایه حفظ صلح و آرامش و برابری انسانها ، انگیزه ای در نوشتن این نامه پیدا نمی کردم .
جناب صدر اعظم
حـاکمان می آیند و می روند . امـا مردم با تــــاریخ و فرهنـگ و دلبستگیهـا و علائق خود مـی مانند . فرصتهای پیش روی حاکمـان یک کشور حتی اگر گسترده هم باشند زودگذر هستند . این فرصتها بسیار مغتنم هستند و می توانند در تغییرات و تحولات مثبت و منفی یک کشور نقش کلیدی داشته باشند . حاکمان با فرصت کم و با مسئولیت بزرگی که بر عهده دارند در پیشگاه خداوند و مردم خود پاسخگو هستند . این را هم ما می دانیم و هم شما .
بعضی از این تحولات می توانند تاثیرات منطقه ای ، قاره ای و یا جهانی داشته باشند و هرگز نمی توانند مورد غفلت واقع شوند .
مـدتی است در این اندیشه ام چرا امروز به بعضی ملتهـا که می توانند و تاریخ آنــان نشان می دهد که در گـذشته توانسته اند نقشهای مهم و برجسته ای در پیشرفت مــادی و معنوی بشر در عرصه های مختلف علمی ، هنری ، ادبی ، فلسفی و سیاسی داشته و تمدن ساز باشند ، اجازه داده نمی شود به عنوان یک ملت بزرگ به دستاوردهای تاریخی خود آنطور که شایسته است افتخـــار کنند و نقش سازنده خود را در صحنه جهانی به خوبی ایفا نمایند . بلکه تلاش می کننــــد همواره ابری سیاه از تحقیر و شرمندگـی و عذر را بالای سر آنان نگه دارنـــد. و تاسف بالاتر اینکه این وضعیت را بعضی از مسئولان و مدیران آن ملت نیز شایسته خــود و ملت خود می دانند و از آن دفاع می کنند. آیا این از عجایب و نوادر جهان امروز نیست .
تلاش های تبلیغاتی بعد از جنگ جهـــانی دوم آنچنان وسیع بوده است کــه بعضی بـاورکرده اند مقصر تاریخی هستند و باید جریمه گناهان پدران خود را طی نسل های متوالی و تا زمانی نا معلوم پرداخت نمایند .
عالیجناب
جنگ جهانی دوم با همه ضایعات مادی و معنوی و با 60 میلیون قربانی خاتمه یافته است .
کشته شدن انسانها تاسف بار و دردناک است . در همه ادیان الهی و در نزد همه وجدانهای بیدار و فطرتهای پاک انسانی جان و مال و نوامیس مردم با هر مذهبی و از هر نژادی و در هر مکانی محترم است .
حدود 60 سال است که جنگ خاتمه یافته است .
اما متاسفانه هنوز آثار و تبعات آن متوجه کل جهان و به خصوص بعضی از کشورهاست . هنوز برخورد بعضی از کشورهای زورگو و گروههای قدرت طلب و جنگ افروز ، برخورد کشورهای فاتح با کشور های شکست خورده است .
باج خواهی ها ادامه دارد و مردم حق ندارند حتی در مورد منشاء آن فکر و سئوال کنند زیرا در این صورت جای آنان در زندان است . تا کی باید این شرایط ادامه یابد . 60 سال ، یک قرن ، 10 قرن ، تا کی ؟ متاسفم این نکته را یادآوری نمایم که امروز مدعیان دائمی علیه ملت بزرگ آلمان بعضی کشورهای زورگو و صهیونیستها هستند که رژیم اشغالگر قدس را بازور سرنیزه در خاورمیانه تاسیس کرده اند .
جناب صدر اعظم
اینجانب قصد ندارم موضوع هلوکاست را بررسی کنم . اما آیا این احتمال عقلایی نیست که بعضی کشورهای پیروز در جنگ قصد داشته اند بهانه ای درست کنند و بر اساس آن مردم کشور مغلوب در جنگ را دائما شرمنده نگهدارند تا انگیزه ، حرکت و نشاط را در آنان تضعیف کنند و جلوی پیشرفت و اقتدار شایسته آن کشور را سد نمایند . علاوه بر مردم آلمان ، مردم خــاورمیانه و بلکه همه بشریت از طرح موضوع هلوکـاست متضرر شده اند . بدین ترتیب که با طرح ضرورت استقرار بازماندگان هلوکاست در سرزمین فلسطین یک تهدید دائمی در خاورمیانه به وجود آوردند تا فرصتهای پیشرفت و تعالی را از مردم منطقه بگیرند . وجدان جمعی جهانی از جنایات روزمره اشغالگران صهیونیست ، از تخریب منازل و مزارع ، کشتن کودکان و از ترورها ، بمبارانها و ... آزرده است .
عالیجناب شاهد هستید ؛ دولت صهیونیستی نمی تواند حتی دولت منتخب مردم فلسطین را در کنار خود تحمل کند و بارها ثابت کرده است که در تجاوز به کشورهای همسایه هیچ حد و مرزی را به رسمیت نمی شناسد .
سئوال این است اگر این کشورها و به خصوص انگلیس در برابر بازماندگان هلوکاست احساس مسئولیت می کردند چرا آنان را در کشور خود پناه ندادند و چرا با راه اندازی جریان یهود ستیزی آنان را مجبور به مهاجرت به سرزمین دیگران کردند و به بهانه اسکان بازماندگان هلوکاست ، یهودیان را در سراسر جهان تشویق به مهاجرت کردند و امرو ز بخش مهمی از ساکنان سرزمین های اشغالی ، یهودیان غیر اروپایی هستند . و آیا اگر ظلم و کشتار احتمالی در یک منطقه جهان محکوم و مردود باشد می توان به بهانه جبران آن در منطقه دیگری از جهان به ظلم و کشتار و اشغالگری و ترور رضایت داد؟
عالیجناب
باید دید میلیونها دلاری که صهیونیستها سالانه از خزانه بعضی ملت های غربی دریافت می کنند صرف چه اقدامـــاتی در سرزمین های اشغالی می شود . آیــا صرف توسعه صلح و رفاه مردم می شود ؟ یا صرف جنگ با فلسطینی ها و تجاوز به همسایگان ؟ آیا وجود زرادخانه های اتمی در اسرائیل برای دفاع از بازماندگان هلوکاست است یا یک تهدید دائمی علیه ملتهای منطقه و ابزاری در جهت زورگویی و اشغالگری و احیانا حمایت از منافع برخی باندهای قدرت درغرب ؟
متاسفانه نفوذ صهیونیستها در اقتصاد ، در رسانه ها و در بعضی از مراکز قدرت سیاسی ، مصالح بسیاری از مردم اروپا را به مخاطره افکنده و فرصتهای زیادی را از دست آنان ربوده است . بهانه اصلی چنین رویکرد باج خواهانه ای هلوکاست است .
در صورتی که این تحمیل 60 ساله اتفاق نمی افتاد ، بعضی از کشورهای اروپایی امروز چه منزلتی داشتند و چه نقشی در جهان ایفا می کردند ؟
فکر می کنم من و شما در این امر هم عقیده باشیم که شکوفایی و ایفای نقش ملتها رابطه مستقیم با آزادگی و احساس غرور آنان دارد .
خوشبختانه با همه فشارها و محدودیتها ، ملت بزرگ آلمان قدمهای بلندی در راه پیشرفت و تعالی برداشته است و امروز یکی از قطبهای اقتصادی اروپاست و تلاش می کند نقش موثرتری را در تعاملات بین المللی ایفا نماید . اما تصور کنید اگر این وضع وجود نداشت و دولتهای حاکم به باج خواهی صهیونیستها نـــه می گفتند و از بزرگترین دشمن بشریت حمایت نمی کردند ، امروز آلمــان در چه مرتبه ای از حیثیت نزد آزادگان و مسلمانان جهان و مردم اروپا و تاثیر گذاری در صلح و آرامش جهانی قرار داشت .
متاسفم بگویم اروپا نقش خود را در تعاملات جهانی تــا حد زیادی از دست داده است و در حوادث بزرگ نتوانسته است با اتکاء به خود مشکلات را حل کند. و البته این هم قابل درک است که قدرتهای بزرگ خارج از قاره در پی آنند که ثابت کنند اروپــا نمی تواند به خود متکی بـــاشد و القاء می کنند تا کمک و مداخله آنها نباشد اروپائیان نمی توانند کاری انجام دهند .
ملت ما نیز پس از جنگ دوم جهانی از مداخلات برخی فاتحین این جنگ رنج برده است .
طی سالهای طولانی آنان در همه امور ما مداخله می کردند و نمی خواستند ملت ما قله های پیشرفت و تکامل را فتح نماید . آنان به منابع عظیم ثروت ملت ما از جمله انرژی چشم دوخته بودند و برای حفظ منافع خود دولت قانونی وقت را سرنگون و از رژیم دیکتاتوری تا آخر حمایت کردند و بعد از آن در جریان جنگ تحمیلی صدام علیه ما از صدام حمایت کردند و هیچ مرز انسانی را در این حمایت رعایت نکردند . ملت ما درد و رنج ناشی ا زمداخلات کسانیکه امروز فریاد حقوق بشر را سر می دهند چشیده است و هنوز عده زیادی از مردم ما هستند که از جراحات دوران جنگ رنج می برند .
اکثر این تجاوزها از جانب کسانی است که بعد از جنگ جهانی دوم خود را پیروز جنگ دانسته و به خود اجازه داده اند به هر اقدامی دست بزنند و متاسفانه بعد از پایان جنگ سرد خودخواهی ها و توسعه طلبی های قدرتهای مزبور بیشتر شده است .
ما فکر می کنیم هنوز بخش مهمی از مردم جهان و حتی سازمانهای بین المللی تحت تاثیر اخلاق و رفتار فاتحین جنگ دوم هستند .
در مجمع عمومی سازمان ملل مواضع ملت ودولت جمهوری اسلامی ایران را توضیح دادم . آیا مناسبات موجود نظیر قواعد حاکم بر شورای امنیت و حق وتو امری عادلانه است . آیا وقت آن نرسیده است با همکاری دولتهای مستقل این مناسبات که به هیچوجه مورد قبول وجدان جمعی ملتهای جهان نیست و مخالف عقل و فطرت انسانی است ، تغییر یابد؟ و یا حداقل برای اینکه به عدالت نزدیکتر شد مجموعه هــای دیگری هم از ملتهــای عالم از حق وتــو بهره مند شوند .
جناب صدر اعظم
شما با درد و رنجهای موجود در جهان آشنا هستید . امروز درد و رنج مردم عراق از اشغال ، ناامنی و ترورها ی روزمره درد و رنج همه بشریت است . مداخلات بی وقفه بعضی کشورهای زورگو در امور داخلی کشورها ، مخالفت با حقوق مسلم و قانونی ملتها در دسترسی به فنآوریهای برتر ، تهدید دائمی با اتکاء به زرادخانه های شیمیایی و اتمی و سلاحهای کشتار جمعی ، مخالفت با دولتها ی مردمی در امریکای لاتین ، حمایت از حکومتهای کودتا و دیکتاتوری ، بی توجهی به ملتهای افریقا و سوء استفاده از خلاء قدرت و غارت منابع ملی آنان از مشکلات امروز جهان معاصر است . اینجانب در نامه ی به رئیس جمهور امریکا آقای بوش فهرست بلندی از مشکلات عصر حاضر را برشمرده ام .
عالیجناب سرکار خانم مرکل
ریشه این نابسامانیها چیست ؟ و تا کی می تواند ادامه یابد ؟ آیا فکر نمیکنید ریشه اصلی این نابسامانیهـــا دوری بعضی از حاکمــــان و قدرتها از تعلیمات انبیــاء الهی ، تعلیمــات حضرت ابراهیم ، حضرت موسی و حضرت عیسی (علیـهم السلام ) و پیـــامبر خـــاتم حضرت محمد (ص) است ؟
در همه ادیان الهی که ما و شما بدان معتقد هستیم این آموزه ها وجود دارد :
- خداوند خالق و پروردگار همه است . او انسانها را آزاد خلق کرده است و اجازه نداده است بنده کس دیگری غیر از او باشند .
- او امر کرده است فقط او را بپرستند و از زورگویان و ظالمان برحذر باشند .
- اوامر به تقوی ، نیکی و خدمت به بندگان خدا ، مهربانی و دفاع از مظلومان و مبارزه با ستمگران کرده است .
- خداوند به انسانها کرامت بخشیده است و ذلت را برای آنان نمی پسندد .
- او پیامبرانش را با دلایل روشن و کتاب و میزان فرستاده است و از بندگان خود خواسته است در اقامه عدل بپاخیزند .
بر اساس همین مبانی مشترک ما معتقدیم ؛
- صلح و آرامش واقعی فقط بر پایه خداپرستی و عدالت میتواند در جهان مستقر و پایدار شود .
- صلح و آرامش و کرامت انسانی حق همه ملتهاست .
- تلاش در جهت پیشرفت و تعالی و تامین زندگی توام با معنویت ، محبت و رفاه از حقوق همه مردم است .
ما و شما می توانیم با اتکاء به این مبانی که مبانی مشترک همه ادیان الهی است پایه گذار حرکتی نو در تحقق این آرمانهای بلند بشری باشیم .
ملت ما بدین مبانی معتقد و متعهد است . تاریخ نشان می دهد ملت ایران اهل تجاوز و ظلم به هیچ کشور و ملتی نیستند و در عین حال اجازه هم نمی دهد کسی به او ظلم و تجاوز کند . تجربه 8 سال جنگ تحمیلی جلوی چشم همه مردم جهان است .
فکر می کنم ما و شمــا هر دو مورد ظلم واقع شده ایـم . آنــان حقوق شما را رعــایت نمی کنند و می خواهند ما هم از حقوق خود دست برداریم .
خوشبختانه شنیده ام جنابعالی هم از صراحت سخن برخوردارید و با تشنج و جنگ افروزی مخالفید .
جناب صدر اعظم
فطرتهای خداخواهی و عدالتخواهی مردم جهان بیدار شده است .
گرایش به توحید و خداپرستی رو به تزاید است .
مردم ظلم ، تحقیر و ضایع شدن حقوق خود را برنخواهند تافت .
شرایط امروز جهان با دیروز متفاوت است . برخوردها و استانداردهای چندگانه در مناسبات پایدار نخواهند ماند .
ایران و آلمان می توانند با تکیه بر دیدگاههای متعالی و بلند در کنار یکدیگر نقش مهمتری در صحنه بین المللی ایفا کنند .
این همکاریها میتواند نقش اروپا در صحنه بین المللی را نیز ارتقاء بخشد و الگویی از همکاری و همراهی دو ملت و دو دولت ارائه نماید .
بدون تردید همکاری دو ملت صلح طلب ، قدرتمند و با فرهنگ آلمان و ایران به نفع اروپا است . ما باید به ناهنجاریهای موجود در تعاملات بین المللی ، تعاملاتی که تعاملات پیروزمندان و شکست خوردگان در جنگ دوم جهانی است خاتمه دهیم . در این مسیر ملتها و تعداد زیادی از دولتها نیز همراه ما خواهند بود .
ما باید سایه سنگین جنگ جهانی دوم را محو کنیم و به جامعه بین المللی برای گسترش امنیت ، آزادی و احساس آرامش کمک کنیم .
مردم آلمان و ایران دو ملت بزرگ ، تمدن ساز ، با فرهنگ غنی و پیشرو در علم ، ادب و هنر و فلسفه بوده اند . مردم هر دو کشور خداپرست و پیرو آئین پیامبران الهی هستند و دارای ســابقه طولانی در مراودات علــمی و فرهنگی و تجـــاری و علائق ارزشمنــد می باشند .
تردید ندارم با همکــاری و همراهی دو دولت و با پشتیبــانی ملتهای بزرگ دو کشور می توان قدمهای بزرگی در رفع نابسامانیهای موجود جهانی برداشت .
اساس مقابله با نابسامانیهای موجود و مقابله با حق کشی ها و تحقیر ها و دفاع از حقوق ملتها ، تصمیمات شجاعانه است .
تا آنجا که من با ملت آلمان آشنا هستم آنان در این مسیر حرکت می کنند و خواهان احیای اقتدار و عزت خود به نفع صلح و آرامش جهانی هستند . ملت ما نیز دارای چنین روحیه ای است .
ما به کمک یکدیگر خواهیم توانست بعضی قدرتها را متقاعد کنیم که احترام به ملتها و رعایت حقوق آنان به نفع همه است . دو ملت و دو دولت ما و شما در کنار یکدیگر خواهند توانست نقش اساسی در تامین صلح و امنیت و پیشرفت و کرامت انسانی در مقیاس دو کشور و مقیاس بین المللی ایفا نمایند .
در پایان موفقیت جنابعالی ، دولت و ملت آلمان را از خداوند بزرگ مسئلت دارم .
والسلام علی من اتبع الهدی
محمود احمدی نژاد
متن کامل نامه رئیس جمهوری اسلامی ایران به رئیس جمهوری آمریکا | ||||||
|